مصرف نمک برای‌ کودکان ممنوع

70 درصد از کودکان زیر یک سال بیش ازحد مجاز نمک مصرف می‌کنندمصرف نمک برای‌ کودکان ممنوعجام جم آنلاین:همان‌طور که می‌دانید نمک برای ادامه حیات عنصر مفیدی است، اما استفاده بیش از حد آن برای بدن ضرر دارد. لذا همه باید در استفاده از این ماده، جانب اعتدال را نگهدارند و در این میان باید درباره کودکان بخصوص

ادامه مطلب ...

5 نکته برای تقویت حافظه

 

5 نکته برای تقویت حافظه

آیا تا به حال اتفاق افتاده است که نام کسی را که سابقاً ملاقات کرده بودید فراموش کنید؟ یا فلان وسیله را کجا گذاشته اید یا آیا در ماشین را قفل کردید یا نه؟ مطمئناً چنین اتفاقاتی برای شما هم افتاده است.
اما اگر این از دست دادن حافظه مکرراً اتفاق بیفتد و شما توانایی تمرکزتان را از دست بدهید چه می شود؟
متاسفانه، از دست رفتن حافظه و بالا رفتن سن رابطه ای مستقیم دارند. در اوایل 20 سالگی، مغز شروع به از دست دادن بعضی سلول های عصبی می کند و بدن کمتر مواد شیمیایی مورد نیاز مغز برای درست کار کردن را تولید می کند. خوشبختانه، شما کارهای زیادی می توانید انجام دهید تا این جریان را کندتر کنید. در اینجا به چند نکته اشاره می کنیم که با رعایت آن می توانید حافظه تان را تقویت کنید.

1- غذاهای سالم بخورید
استفاده از یک رژیم غذایی سالم و مناسب نه تنها برای جسمتان مفید است، بلکه برای مغز و حافظه تان نیز لازم است. بر طبق نظرات آکادمی عصب شناسی در امریکا، خوردن میوه ها و سبزیجاتی که حاوی میزان زیادی آنتی اکسیدان هستند مثل توتها، مرکبات، اسفناج، هویج، کلم بروکلی، گوجه فرنگی و سیب زمینی شیرین می تواند تا 11 درصد احتمال سکته را پایین تر بیاورد.
تحقیق دیگری نشان می دهد که آنتی اکسیدان ها و پلی فنول های موجود در ذغال اخته، کران بری و انگور می تواند توانایی ارتباط سلول های مغزی را با یکدیگر بالا برده و خطر آسیب رسیدن به آنها را پایین می آورد.
به جز میوه و سبزیجات، مواد دیگری مثل کارکامین و همچنین ویتامین های B مثل نیاکتین و اسید فولیک نیز در این زمینه کمک کننده هستند و خطر ابتلا به آلزایمر را پایین می آورند.

2- از نوشیدن مشروبات الکلی خودداری کنید
همه می دانند که نوشیدن مشروبات الکلی باعث از دست دادن حافظه به طور موقت می شود. اما محققین دریافته اند که می تواند عوارض طولانی مدت نیز داشته باشد و روی سلول های مغزی تاثیر می گذارد. تاثیر موقتی آن رابطه ای نزدیک با میزان مصرف نوشیدنی دارد. هرچه میزان بیشتری بنوشید، حافظه تان کندتر خواهد شد.
3- جسمتان را ورزش دهید
همه ی ما میدانیم که برای روی فرم نگاه داشتن هیکل و بدنمان باید ورزش کنیم. اما آیا می دانستید که ورزش کردن باعث تقویت حافظه تان نیز می شود؟
ورزش های قلبی-عروقی مانع از دست رفتن حافظه می شود. پزشکان بر این عقیده اند که این به این دلیل است که ورزش گردش خون را در مغز بالا می برد و نمی گذارد که بافت های عصبی مغز با بالا رفتن سن به سرعت از بین بروند.
حتماً لازم نیست که دونده ی دوی ماراتن باشید تا حافظه تان تقویت شود. ورزش های جسمی-فکری نیز می تواند با از دست رفتن حافظه مقابله کند.
4- فکرتان را ورزش دهید
ورزش دادن به فکرتان به رشد مغزتان کمک می کند. با فعال نگاه داشتن مغزتان، سلول های عصبی مغزتان را ترغیب می کنید تا ارتباطات جدید ایجاد کنند که به آنها اجازه می دهد با هم در ارتباط باشند. این مسئله به جز بالا بردن قدرت یادآوری ظرفیت حافظه را هم بالا می برد و مانع از دست رفتن حافظه می شود.
کارهای بسیاری می توانید برای ورزش دادن و فعال کردن مغزتان انجام دهیید. کارهای ساده ای مثل حل جدول، بازی شطرنج و مطالعه کردن از آن دسته هستند. گرفتن آموزش های جدید مثل یادگیری زبانی خارجی یا یک آلت موسیقی نیز می تواند مفید باشد.
5- از مکمل های تقویت حافظه استفاده کنید
علم خیلی وقت است که فایده ی بعضی مکمل های غذایی مثل روی و اسید فولیک را برای تقویت حافظه دریافته است. مکمل های دیگری نیز شناخته شده اند که می توانند به تقویت حافظه کمک کرده و مانع از دست رفتن حافظه با بالا رفتن سن شوند.
ترکیبات این مکمل ها از این قرار است:
آنتی اکسیدان ها که رادیکال های آزاد مخرب را از بین می برند و گیاهانی که سلول های عصبی را از آسیب محافظت می کنند. مواد مغذی که اکسیژن و گلوکز مغز را بالا می برند. گیاهانی که به تولید انتقال دهنده های عصبی کمک می کنند. مکمل های که باعث تقویت حافظه می شوند از این قبیل اند:
گینکو بیلوبا
نام گیاهی بسیار مشهور است که از سالیان دور به عنوان دارویی سنتی برای تقویت حافظه استفاده می شده است. خاصیت آنتی اکسیدانی قوی دارد و می تواند از آسیب رسیدن به رگ های خونی در مغز جلوگیری کند. همچنینی می تواند جریان خون در مغز را نیز بالا ببرد و با حفظ قابلیت ارتجاعی رگ ها، اکسیژن و مواد مغذی را به سلول ها برساند.
ویتامین های B
از ویتامین های B در بسیاری از عملیات متابولیک بدن استفاده می شود و برای سلامتی عمومی بدن بسیار لازم هستند. در رابطه با مغز دو تا از این ویتامین ها اهمیت بیشتری پیدا می کنند: ویتامین B12 و اسید فولیک. ویتامین B12 برای حفظ غلاف میلین، ماده ی سفید چربی که غلاف بعضی اعصاب را می پوشاند و باعث میشود که به درستی کار کنند. اسید فولیک هم ماده ی بسیار موثری برای مغز است که باعث بهتر کار کردن انتقال دهنده های عصبی می شود. اگر میزان اسید فولیک مغز کم شود، احتمال از دست رفتن حافظه بیشتر می شود.
اسیدهای آمینه
اولین کار آمینو اسیدها این است که به عنوان سدی برای پروتئین ها عمل کند. اما انواع بخصوصی از آنها برای تقویت مغز هم کاربرد دارند. به طور مثال تاورین L یک محافظ عصبی قوی است که از سلول های عصبی در مواجه به استرس و فشارها محافظت می کند. پیروگلوتامین L نیز برای متابولیسم سلول های عصبی کاربرد دارند و DMAE نیز مشاهده شده است که باعث تقویت حافظه ی کوتاه مدت می شود.
همیشه هوشیار باشید...
تقویت حافظه باید یکی از کارهای روزانه تان باشد. به یاد داشته باشید که ورزش در این زمینه کمک بسیار زیادی به شما می کند. حواستان باشد که مکمل هایتان را هم حتماً استفاده کنید.

اضطراب، ترس و کودکان

اضطراب، ترس و کودکان

همه انسانها، از کودکان گرفته تا سالخوردگان، در برخی از مـراحـل زندگی خود احسـاساتی مـثل تـرس و اضـطـراب را تجربه میـکنــند. احساس اضطراب در موقعیتی ناخوشایند، احسـاس جـالـبـی نـخـواهـد بـود. هرچند برای کودکان، این احسـاسـات نـه تـنـها نرمال و طبیعی است، بلکه لازم هم هسـت. تـجـربـه کـردن چنـیـن احسـاسی در کودکان باعث میـشود بـتـوانند در آینده با تجربیات و موقعیت های آشفته و نابسامان زندگی راحت تر کنار بیایند.


ترس و اضطراب طبیعی است
اضـطـراب به صورت "هراس و تشویش بدون هیچگونه دلیل آشـکار" تعریف می شود. معمولاً زمانی اتفاق می افتد که هیچ گـونه تـهدیـد فـوری بـرای امنـیـت یا سلامت فرد وجود ندارد، اما این تهدید برای فرد احساسی واقعی است و باعث می شود فرد مضطرب قصد فرار از آن موقعیت را نماید. قلب او به شدت می تپد، بدن او عرق می کند و کلیه سیستم بدنش دچار اختلال می شود. اما، کمی اضطراب باعث می شود افراد هوشیار و مراقب باشند.
داشتن ترس و اضطراب در مورد چیزی برای کودکان نیز لازم است چون باعث می شود به طریقی مطمئن و بی خطر رفتار کنند. مثلاً کودکی که ترس از آتش دارد، از بازی کردن با آن خودداری می کند.
طبیعت این اضطرابها و ترسها با بزرگ شدن بچه ها تغییر می کند:
به خاطر اضطراب از برخورد با غریبه ها، کودکان با دیدن افرادی که نمیشناسند، نزد والدین خود می مانند.
کودکان تازه راه افتاده بین 10 تا 18 ماهه اضطراب ناشی از جدایی را تجربه میکنند که با ترک یکی از والدین ایجاد می شود.
کودکان 4 تا 6 ساله ترس هایی خیالی دارند که فراتر از واقعیت است، مثل ترس از دیو و روح.
کودکان 7 تا 12 ساله نیز ترسهایی را تجربه می کنند که ناشی از اتفاقات واقعی محیط پیرامون آنهاست، مثل زخم و جراحت های فیزیکی یا بلایای طبیعی.
با بزرگ شدن کودکان، یک ترس از میان رفته و ترسی دیگر جایگزین آن می شود. مثلاً کودکی که تا سن 5 سالگی نمی توانست در اتاقی تاریک بخوابد، چند سال بعد ممکن است از خواندن داستانهای مربوط به ارواح لذت ببرد. برخی ترسها نیز به خاطر انگیزه های بخصوصی است، مثلاً کودکی که حتی نمی تواند به سگ همسایه نزدیک شود، ممکن است در خیالات خود دوست داشته باشد که شیر باغ وحش را حیوان خانگی خود کند.


شناخت علائم اضطراب
ترسهای معمول کودکی با بالا رفتن سن تغییر می کند. این ترسها شامل ترس از غریبه ها، ترس از بلندی، تاریکی، ترس از حیوانات و حشرات، ترس از خون یا تنها ماندن در خانه می باشد. کودکان معمولاً پس از گذراندن یک تجربه ی ناخوشایند با یک شیء خاص، ترس از آن را در ذهن خود پرورش می دهند، مثل گاز گرفتگی از سگ یا تصادف.
اضطراب از جدایی نیز معمولاً موقع آغاز مدرسه رفتن کودکان شروع می شود، و ترس نوجوانان نیز معمولاً درمورد مورد پذیرش اجتماع قرار گرفتن یا موفقیت های درسی است.
اگر این احساسات بیمناک و اضطراب آور پایدار باشند، ممکن است باعث صدمه زدن به سلامتی کودک شود. اضطراب های ناشی از اجتناب ها و کناره گیری های اجتماعی، تاثیرات طولانی مدتی در بر خواهد داشت. مثلاً کودکی که می ترسد از سوی اطرافیات طرد شود، ممکن است در آینده نیز نتواند مهارت های اجتماعی و ارتباطی را یاد بگیرد و اجتماع گریز شود. بسیاری از نوجوانان به خاطر ترس هایی که ریشه در تجربیات کودکی بوده دچار رنج و عذاب هستند. ترس یک نوجوان از صحبت در جمع ممکن است به خاطر خجالتی بوده که از کودکی گریبانگیرش بوده است.
بعضی از علائم اضطراب کودکان را در اینجا برای شما عنوان می کنم:
گیجی، آشفتگی و حواس پرتی
حرکت های عصبی
مشکلات خواب (بی خوابی یا کم خوابی و بیدار ماندن بیش از حد)
عرق کردن دست ها
بالا رفتن ضربان قلب و تنفس
حالت تهوع
سردرد
دل درد

علاوه بر این علائم، والدین خیلی خوب خواهند فهمید که چه موقع فرزندشان درمورد چیزی احساس ناراحتی می کند. خوب است که در این مواقع با آنها صحبت کنند و حرف دل آنها را بشنوند. گاهی اوقات صحبت کردن درمورد یک ترس به مقابله با آن کمک می کند.


فوبی(Phobia) چیست؟
وقتی ترسها و اضطرابها پایدار باشند و در فرد باقی بمانند، مشکلات زیادی ایجاد میشود. هرچه والدین تصور کنند که با بزرگ شدن، کودک این ترسها را فراموش می کند، اما ممکن است این ترسها بزرگتر و جدی تر شده و غیر قابل کنترل گردند. این ترسها دیگر به فوبی تبدیل می شوند که اصطلاح رایج برای ترس بسیار زیاد، جدی و ماندگار است.
تحمل فوبی هم برای خود کودک و هم برای اطرافیان او بسیار دشوار است، به خصوص اگر انگیزه ی این ترس غیر قابل اجتناب و کنترل باشد (مثل ترس از رعد و برق).
فوبی یکی از شایع ترین دلایل مراجعه ی کودکان به متخصصان ذهنی است. اما خوشبختانه با اینکه این ترسهای کودک او را از عملکردهای روزانه ی او بازمی دارد، اما گاهی حتی بدون مراجعه به پزشک متخصص، با گذر زمان خود به خود از بین می روند.


دقت به ترسها، اضطربها و تشویش های کودک
سعی کنید با صداقت هر چه تمام تر به سوالات زیر پاسخ دهید:
آیا ترس کودک شما و نحوه ی برخورد او با آن برای سن او طبیعی است؟
اگر پاسخ به این سوال مثبت است، مطمئن باشید که با گذر اندگی زمان این مشکل حل خواهد شد و مسئله ی مهمی نیست. البته این به آن معنا نیست که باید این ترس و اضطراب را به کلی نادیده بگیرید، اما باید آن را عاملی برای رشد طبیعی کودک بشمارید.
اما برخی کودکان ترسهایی را تجربه میکنند که با سن آنها متناسب نیست، مثل ترس از تاریکی. اکثر کودکان با کمی دلگرمی از طرف والدین یا چراغ خواب قادر به مقابله با این ترس هستند. اما اگر بطور مداوم این ترس با آنها بماند، یا در مورد سایر مسائل اضطراب داشته باشند، والدین باید بیشتر مراقب باشند.
علائم این ترس چیست، و چطور بر عملکرد فردی، اجتماعی و تحصیلی او تاثیر می گذارد؟
اگر این علائم مشخص باشند و بتوان آنها را در فعالیت های روزانه کودک شما آشکارا مشاهده کرد، می توان برای کاهش برخی فاکتورهای اضطراب انگیز کارهایی انجام داد.
آیا آن ترس با توجه به واقعیت محیط، طبیعی است؛ یا ممکن است این ترس علامت مشکلی جدی تر و بزرگتر باشد؟
اگر ترس کودک نسبت به منشاء استرس زای آن بیش از اندازه باشد، نشانه ی دقت و توجه بیشتر است و باید به مشاور یا روانشناس مراجعه شود.
مسئله این است که والدین نباید یک مشکل را بیش از حد بزرگ یا کوچک در نظر گیرند. باید با دقت به علائم و نشانه های ترس و اضطراب کودکشان توجه کنند، و درصورت تداوم یافتن آن در مسئله دخالت کنند. اگر اینکار را نکنند این ترس ممک است به شدت بر زندگی فرزندشان تاثیر بگذارد.


راه های کمک کردن به کودکان
والدین می توانند به فرزندانشان کمک کنند تا با تقویت حس اعتماد به نفس و کسب مهارتهای لازم با ترس های خود مقابله کنند. در این قسمت می خواهیم شما را با راه های کمک به فرزندانتان برای مقابله با ترسها و اضطرابهای خود آشنا کنیم:
تشخیص دهید که این ترس واقعی است. هرچند که به نظر شما مسئله ای بسیار کوچک و پیش پا افتاده باشد، برای فرزندتان حقیقت دارد و باعث اضطراب و ترس او می شود. صحبت کردن درمورد آن ترس بسیار کمک کننده است، کلمات گاهی قادرند احساسات منفی را از چیزی بیرون بکشند. اگر درمورد ترسها صحبت کنید، قدرت آنها کمتر خواهد شد.
هیچوقت با کوچک و ناچیز کردن آن مورد، سعی نکنید کودکتان را وادار به مقابله با آن کنید. گفتن "مسخره بازی در نیار! هیچ دیوی تو کمد تو قایم نشده!" ممکن است باعث شود فرزندتان بتواند بخوابد، اما ترس را از بین نخواهد برد.
اسباب ترس را برای فرزندانتان فراهم نکنید. اگر میدانید فرزندتان از سگها خوشش نمی آید، طوری از خیابان رد نشوید که با آن سگ روبه رو نشوید. اینکار فقط باعث می شود که فرزندتان یقین کند که سگها موجوداتی ترسناک و وحشت آور هستند. در اینگونه مواقع فقط باید با مراقبت و توجه با کودکتان رفتار کنید تا بتواند با آن موقعیت ترس آور روبه رو شود.
به فرزندتان یاد بدهید که چطور میزان یک ترس را اندازه گیری کند. اگر کودک بتواند شدت یک ترس را با میزان 1 تا 10 بسنجد، ممکن است بتواند به ترس با شدت کمتری نسبت به قبل نگاه کند.
تکنیک های کنار آمدن و برخورد با ترسها را به کودکانتان بیاموزید. می توانید این تکنیک ها را امتحان کنید: خودتان را "صاحب خانه" به کودک معرفی کنید، و این باعث خواهد شد که کودک نسبت به شیء ترسناک جرات و جسارت بیشتری پیدا کند و برای فرار از آن به شما پناه بیاورد. به فرزندانتان یاد بدهید که در چنین مواقعی به خود بگویند، "من می توانم.." یا "هیچی نیست، می تونم با اون کنار بیام...". تکنیک های تمدد اعصاب نیز کمک کننده هستند، مثل تجسم فکری (تصور غوطه خوردن روی ابرها یا دراز کشیدن لب ساحل دریا) و تنفس عمیق.
راه برطرف کردن ترسها و اضطرابها، مقابله با آنهاست. با استفاده از پیشنهاداتی که در این مقاله ارائه شد، می توانید به فرزندتان کمک کنید تا بهتر با موقعیت های زندگی کنار بیایند .

 

دست دادن با یک پزشک، جان مردی را نجات داد!

دست دادن با یک پزشک، جان مردی را نجات داد!

مارک گوریری 36 ساله، در رستورانی مشغول به کار بود. روزی یکی از دوستانش به صورت اتفاقی او را به همراهش که پزشک 46 ساله‌ای به نام کریس بریت بود، معرفی کرد. آن دو برای صرف نهار به بیمارستان آمده بودند.
هنگامی که دکتر بریت با مارک دست می‌داد، متوجه شود که دست‌های او بزرگ‌تر از حد معمول هستند و حالت اسفنجی دارد و صورتش هم ابعاد بزرگی دارد. این علایم نشاندهنده بیماری آکرومگالی هستند. بیماری آکرومگالی در اثر توموری در غده هیپوفیز و ازدیاد ترشح هورمون رشد توسط این تومور رخ می‌دهد. این تومور در صورت درمان نشدن می‌تواند منجر به مرگ شود.
خود مارک متوجه بزرگ شدن دست‌ها و صورتش شده بود ولی تصور می‌کرد که بزرگی دستهایش ناشی از کار زیاد و کار در آشپزخانه است.
مارک گوریری
و دکتر کریس بریت در حال دست دادن مجدد باهم ( به بزرگی دست مارک توجه کنید.)

 vlcsnap-294162.jpg

بعد از بررسی‌های پزشکی، ماه گذشته مشخص شد که او توموری دو سانتیمتری در سر دارد، با یک عمل جراحی بیشتر حجم تومور برداشته شد و در ادامه درمان، مارک باید داروهایی برای کنترل ترشح هورمون‌ها مصرف کند. مارک به شوخی می‌گوید که:
 «مادرم تصور می‌کند که کریس فرشته محافظ من است. امکان داشت که بینایی‌ام را از دست دهم و یا ناراحتی‌های دیگری پیدا کنم، فکر می‌کنم که زندگی‌ام را مدیون کریس هستم.»
دکتر بریت گفته است که از زمان دانشجویی مورد بیماری آکرومگالی ندیده بود. آکرومگالی بیماری‌ای است که هر پزشک اگر خوش شانس باشد، در دوران حرفه پزشکی‌اش می‌تواند تنها یک مورد آن را ببیند.
از هر یک میلیون نفر تنها 3 نفر به این بیماری مبتلا می‌شوند. آکرومگالی می‌تواند منجر به اختلال دید، دیابت و مشکلات فشار خون شود.

منابع: بی‌بی‌سی و تلگراف